ورود حضرت معصومه سلاماللهعلیها به قم ( مدح حضرت)
قریه در قریه پریشان شده عطر خبرش نافـۀ چـادر گـلـدار تو با مُـشـک تَـرَش جاده خوشبو شده انگار كه بیرون زده است عـطر دلـتنگی گـل از چمدان سفـرش! قـدمـت پـشـت قـدمهـای بـرادر جـاری كوه سرریز شده چشمه به چشمه هنرش! در سفـرنامه نوشـتن چه مـهـارت دارد اشک چـشمان تو با آن قـلم شعلهورش گرچه دلتنگی تو سبک خراسانی داشت مانـده در دفـتر قـم، بیت به بیت اثرش عطر معصوم تو در صبح شبستان پیچید كـرد آئـیـنـه در آئـیـنه پُـر آوازهتـرش! پُر از آواز كـبوتر شده این شهر انگار كه خراسان به قم افتاده مسیر و گذرش! بیگـمان دور ضـریح تو نمیگـردانـنـد هركه چون دانۀ اسپند نسوزد جگرش! |